طرح ترامپ برای کوچاندن فلسطینی‌ها سیاستی بحران‌زا در خاورمیانه است

طرح دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا برای کوچاندن شهروندان نوار غزه با موجی از انتقادات در سطح بین‌المللی و داخلی مواجه شده و پیامدهای سنگینی برای منطقه خاورمیانه به همراه دارد.

به گزارش تحریریه، خبرگزاری ایرنا در گفت‌وگویی با «آندره شامی» حقوقدان و جامعه‌شناس فرانسوی به موضوع طرح ترامپ علیه مردم نوار غزه پرداخت و در آن به تبعات منفی این طرح برای منطقه پرداخته است.

متن کامل گفتگو به شرح زیر است:

۱. اهداف ترامپ از طرح کوچ اجباری مردم غزه چیست؟

طرح ترامپ پیشنهاد می‌دهد که فلسطینی‌ها از غزه به کشورهای همسایه مانند مصر و اردن منتقل شوند تا این منطقه به یک مقصد گردشگری تحت عنوان "ریویرا خاورمیانه" تبدیل گردد. به‌طور رسمی، هدف این طرح بهبود شرایط زندگی فلسطینیان و ایجاد ثبات منطقه‌ای اعلام شده است. با این حال، این اقدام در راستای سیاست‌های دیرینه آمریکا برای بازطراحی نقشه خاورمیانه مطابق با منافع استراتژیک خود تلقی می‌شود. حمایت از پروژه‌هایی که به نفع اسرائیل هستند، نفوذ ایالات متحده را تقویت می‌کند اما همزمان خواسته‌های فلسطینیان را به حاشیه می‌راند. این سیاست‌های یک‌جانبه و بی‌توجهی به حقوق مردم محلی به شدت مورد انتقاد قرار گرفته و موجب افزایش احساسات ضدآمریکایی در منطقه شده است.

۲. آیا این طرح را می‌توان نوعی پاکسازی قومی دانست؟

بسیاری از ناظران، طرح ترامپ را نوعی پاکسازی قومی یا نسل‌کشی فرهنگی تعبیر می‌کنند، زیرا جابجایی اجباری مردم از سرزمین‌های اجدادی‌شان، نقض آشکار حقوق بین‌الملل محسوب می‌شود. سیاست‌های مشابه آمریکا در عراق و افغانستان، که با توجیه مبارزه با تروریسم یا ترویج دموکراسی انجام شد، تبعات انسانی گسترده‌ای داشته و منجر به تشدید تنش‌های قومی و مذهبی گردیده است. طبق اساسنامه رم (ماده ۸.۲)، جابجایی اجباری گسترده مردم یک جنایت جنگی محسوب می‌شود.

۳. آیا این طرح به معنای نابودی هویت ملی فلسطینی‌هاست؟

طرح ترامپ تلاشی آشکار برای ریشه‌کن کردن فلسطینیان از سرزمین‌هایشان و از بین بردن هویت ملی آن‌هاست. این سیاست بخشی از راهبرد کلان آمریکا در خاورمیانه محسوب می‌شود که هدف آن بازساخت منطقه به شیوه‌ای است که منافع استراتژیک خود را تأمین کند. نمونه‌های مشابه این سیاست در لیبی و سوریه نیز مشاهده شده است، جایی که مداخلات خارجی به تجزیه ملت‌ها و تشدید بی‌ثباتی منجر گردید. در واقع، این نوع سیاست‌ها همواره با هدف تغییرات ژئوپلیتیکی و سلطه‌جویی اعمال شده‌اند.

۴. مخالفت داخلی در آمریکا با این طرح تا چه حد است؟

بیش از نیمی از مردم آمریکا با طرح ترامپ برای انتقال اجباری فلسطینیان مخالف‌اند. با این حال، سیاستمداران آمریکایی به دلیل روابط استراتژیک با اسرائیل، معمولاً از مواضع تل‌آویو حمایت می‌کنند. این سیاست‌ها، علاوه بر افزایش بی‌ثباتی در خاورمیانه، موجب نارضایتی در داخل آمریکا نیز شده است. واکنش‌های دانشگاه‌ها و اعتراضات دانشجویی علیه این طرح، نشان از گسترش نارضایتی عمومی در داخل ایالات متحده دارد.

طرح ترامپ برای کوچاندن فلسطینی‌ها؛ سیاستی بحران‌زا در خاورمیانه است 

۵. نقش کشورهای عربی در این ماجرا چیست؟

برخی کشورهای عربی از طرح ترامپ حمایت کرده یا در برابر آن سکوت کرده‌اند، که این امر می‌تواند به عنوان خیانتی به مسئله فلسطین تلقی شود. این موضع‌گیری‌ها نشان‌دهنده تغییرات در سیاست‌های خارجی برخی دولت‌های عربی است که به دلایل اقتصادی یا امنیتی به ایالات متحده و اسرائیل نزدیک‌تر شده‌اند. این تغییر موضع باعث تضعیف همبستگی سنتی عربی در حمایت از فلسطین شده است.

۶. در خصوص عادی‌سازی روابط اسرائیل با کشورهای عربی و ارتباط آن با جنگ غزه بفرمائید.

توافق‌نامه‌های ابراهیم که با هدف عادی‌سازی روابط اسرائیل با برخی کشورهای عربی شکل گرفت، در چارچوب راهبرد آمریکا برای بازسازی اتحادهای منطقه‌ای بوده است؛ اما جنگ غزه نشان داد که این تلاش‌ها بدون حل مناقشه فلسطین، نتیجه‌ای نخواهند داشت. تنش‌های منطقه‌ای که در پی این جنگ تشدید شد، محدودیت‌های این سیاست را به‌وضوح آشکار کرد.

۷. بهترین راه‌حل برای مسئله فلسطین چیست؟

آندره شامی بر این باور است که راه‌حل مسئله فلسطین نیازمند یک رویکرد متوازن و پایدار است. در حالی که راهکار موسوم به «دو دولتی» مورد بحث بوده، سیاست‌های آمریکا مانع پیشرفت در این مسیر شده‌اند. او پیشنهاد می‌دهد که تشکیل یک دولت دموکراتیک واحد که حقوق برابر برای تمام ساکنان فلسطین تاریخی قائل باشد، می‌تواند به عنوان تنها راه‌حل منطقی در نظر گرفته شود. این مدل مشابه تجربه آفریقای جنوبی پس از پایان آپارتاید است که حقوق برابر را برای همه شهروندان به رسمیت شناخت.

ممکن است این سوال مطرح شود که آیا اسرائیل و ایالات متحده مسئله فلسطین؛ لبنان و سوریه را حل کرده‌اند؟ قطعاً نه! مقاومت همچنان وجود دارد و پتانسیل آن ممکن است بازسازی شود، حتی به‌صورت مؤثرتر با اعمال قوانین «بازخورد تجربی». آینده نشان خواهد داد که هر یک از طرف‌ها در میدان چه چشم‌اندازهایی دارند، اما نباید به اصطلاح فرانسوی ها پوست خرس را شکار نکرده فروخت! (اشاره به افراد خوش خیالی که آرزوهای دور و درازی دارند که غیرممکن است).

در مورد بهترین راه‌حل برای مشکل فلسطین، این سؤالی است که خیلی‌ها را به خود مشغول کرده است. سؤال ممکن است به‌صورت دیگری هم مطرح شود مثلا اینکه آیا ما به دنبال راه‌حلی منصفانه و پایدار هستیم یا راه‌حلی که نارضایتی‌ها را تا انفجار بعدی پنهان کند؟

به نظر من با توجه به وضعیت کنونی، تنها راه‌حل ممکن، تشکیل یک دولت واحد است که بر تمام سرزمین فلسطین گسترش یابد و حقوق بین‌الملل، به‌ویژه قطعنامه‌های سازمان ملل که حق بازگشت را پیش‌بینی می‌کنند محترم بشمارد. این دولت به‌طور حتم باید دموکراتیک باشد و به هر یک از شهروندان خود حقوق یکسانی بدهد. نمونه‌ای که من به آن اشاره می‌کنم، آفریقای جنوبی پس از پایان آپارتاید است. برای توسعه این مفهوم که تنها راه‌حل ممکن و معقول است و حقوق بشر را هم محترم می‌شمارد، زمان و فضای بیشتری نیاز است.

پایان/

۲۷ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۶:۰۰
کد خبر: 31835

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 7 + 11 =